گاهی آنقدر در روز مره گی غرق می شویم...

 که فراموش میکنیم ساده ترین داشته های ما آرزوی فرد دیگری است ،از رفتار پدر کلافه میشویم و دیگری در آرزوی شنیدن صدای پدر است ،به مادر غر میزنیم و دیگری در حسرت صدا زدن مادر است ، از گرما می نالیم از سرما فرار می کنیم در جمع از شلوغی کلافه ایم و در خلوت از تنهایی بغض می کنیم ، تمام هفته منتظر روز تعطیلیم و آخر هفته بی حوصلگی را گردن غروب جمعه می اندازیم . . شاید بهتر است فکر کنیم هیچ برگی بی حکمت بر زمین نمی افتد ......

  • شنبه ۳۰ خرداد ۹۴
Designed By Erfan Powered by Bayan